![]() کتاب نظریه گروه ها و هندسه راجر لیندن ترجمه دکتر ابولقاسم لاله به صورت PDF و به زبان فارسی در 190 صفحه
شاخهای از ریاضیات که به مطالعه گروهها اختصاص دارد، نظریه گروهها نامیده میشود. گروه از جمله مهمترین ساختارهای جبری است که نقش اساسی در جبر مجرد دارد و در علوم مختلف مانند بلور شناسی، فیزیک، کوانتم و… از اهمیت بالایی برخوردار است. فکر تشکیل نظریه گروهها زمانی شکل گرفت که ریاضیدانان مشاهده کردند ساختارهایی را که مطالعه میکنند در خواصی مشترک هستند و اگر بتوانند همه این خواص را در مورد یک ساختار مشخص بررسی کنند در حقیقت بخش وسیعی از ساختارهای مشابه را مطالعه کردهاند و به این ترتیب در زمان صرفه جویی میشود. هندسه (به فارسی سره: اندازه - (به یونانی: γεωμετρία)؛ ژئو «زمین»، متریا «اندازهگیری») شاخهای از ریاضیات است که با شکل، اندازه، موقعیت نسبی شکلها و ویژگیهای فضا سروکار دارد. ریاضیدانی که در شاخهٔ هندسه کار میکند هندسهدان نامیده میشود. هندسه بهطور مستقل در پارهای از تمدنهای اولیه به شکل بدنهای از دانش عملی در مورد طول، مساحت و حجم ظهور کرد و پایهریزی آن به عنوان یک دانش رسمی ریاضی در زمان تالس (قرن ششم پیش از میلاد) در غرب آغاز شد. در قرن سوم پیش از میلاد، هندسه توسط اقلیدس به شکل اصل موضوعی درآمده بود و کار اقلیدس (هندسه اقلیدسی) استانداردی را پایهریزی نمود که قرنها دنبال شد. ارشمیدس روشهای هوشمندانهای برای محاسبهٔ مساحت و حجم ارائه داد که در بسیاری موارد پیشرو حساب انتگرال جدید محسوب میشوند. دانش اخترشناسی و به ویژه نگاشتن مکان ستارهها و سیارهها روی کره آسمان و توصیف رابطهٔ بین حرکت اجسام آسمانی تا هزار و پانصد سال بعد منشا بسیاری از پرسشهای هندسی بود. هر دوی هندسه و اخترشناسی در دنیای کلاسیک بخشی از کوادریویم بودند که خود زیرمجموعهای از علوم مقدماتی هفتگانه بود که یادگیری آنها برای هر شهروند آزادی ضروری مینمود. معرفی دستگاه مختصات توسط رنه دکارت و توسعه همزمان در جبر، مرحله تازهای را در هندسه آغاز کرد؛ زیرا اشکال هندسی همچون منحنیهای رویهای را میشد به شکل تحلیلی یعنی با توابع و معادلات نمایش داد. این موضوع نقش کلیدی در پیدایش حساب بینهایت کوچک در قرن هفدهم داشت. علاوه براین نظریه ژرفانمایی نیز نشان داد که در هندسه چیزی بیش از ویژگیهای متریک اشکال وجود دارد. نظریه ژرفانمایی بنیان هندسه تصویری را بنا نهاد. موضوع هندسه با مطالعه ساختار ذاتی اجسام هندسی و با شروع از کارهای لئونارد اویلر و گاوس، غنیتر گردید و به پیدایش توپولوژی و هندسه دیفرانسیل انجامید. در دوران اقلیدس تمایز آشکاری بین فضای فیزیکی و فضای هندسی وجود نداشت. از قرن نوزدهم و کشف هندسه نااقلیدسی مفهوم فضا دستخوش تغییرات اساسی شدهاست و پرسشی پدید آمدهاست: کدام فضای هندسی تطابق بیشتری با فضای فیزیکی دارد؟ امروزه باید بین فضای فیزیکی، فضای هندسی (که در آن هنوز خط و نقطه معانی حسی خود را دارا هستند) و فضاهای انتزاعی تمایز قائل شد. هندسه معاصر امروز با خمینهها سر و کار دارد؛ فضاهایی که از فضای اقلیدسی آشنا بسیار انتزاعیتر است. میتوان به این فضاها ساختارهایی افزود که بتوانیم در مورد طول در این فضاها صحبت کنیم. هندسه مدرن پیوندهای مستحکمی با فیزیک دارد که بهطور نمونه میتوان به هندسه شبه ریمانی و نسبیت عام اشاره نمود. یکی از جوانترین نظریههای فیزیکی یعنی نظریه ریسمان نیز حال و هوایی هندسی دارد. اگر چه ماهیت تصویری هندسه آن را در ابتدا از سایر شاخههای ریاضیات مانند جبر و نظریه اعداد قابل درکتر مینماید، زبان هندسی نیز در زمینههایی که بسیار با حالت سنتی اقلیدسی آن تفاوت دارد به کار رفتهاست (مثلاً هندسه فراکتالی یا هندسه جبری)
فهرست مطالب: فصل اول: تقارن ها و گروه ها فصل دوم: طولپاییهای صفحه اقلیدسی فصل سوم: زیرگروه های گروه طولپاییهای صفحه فصل چهارم: گروه های ناپیوسته طولپاییهای صفحه اقلیدسی: گروه های بلور نگارانه صفحه فصل پنجم: قالب بندی های منتظم در ابعاد بالاتر فصل ششم: هندسه وقوع صفحه مستوی فصل هفتم: هنسه تصویری فصل هشتم: هندسه انعکاسی فصل نهم: هندسه هذلولوی فصل دهم: گروه های فوخسین
جهت کپی مطلب از ctrl+A استفاده نمایید نماید |